تبلیغات بازرگانی: با وجود اقتصادهای در حال شکست و ناموفق، Apple در زمینه فروش و سوددهی رکورد زده و نیازی به یک حراج آتشین برای رقابت در فصل تعطیلات کریسمس نداشته است. چهار مهارت مختلف شرایط را برای امکان عدم شرکت در حراج زمستانی فراهم کرده اند.به گفته وبسایت cNet، با ۱ میلیارد و ۶۷۰ میلیون دلار سوددهی در سال ۲۰۰۸، Apple بهترین سال مالی را از ابتدا تا آن زمان تجربه کرد که درآمد شرکت به ازای هر سهم ۱ دلار و ۸۲ سنت است. این اتفاق خوشایند با رکورد فروش Mac و آیفون همراه شد.وقتی سایر شرکت ها در راه مبارزه با طوفان اقتصادی تلاش می کنند، Apple چگونه توانست در زمینه فروش بعضی از گران قیمت ترین گوشی ها و کامپیوترهای موجود در بازار رکورد بزند؟ چرا مردم مایلند فقط برای داشتن گوشی آیفون شگفت انگیز دیگر گوشی های خود را کنار بگذارند؟ Dell حتی نتوانست به متوسط انتظارات تحلیلگران دست یابد و به Apple نزدیک شود.قسمتی از پاسخ این سوال در شیوه بسته بندی محصول نهفته است.
وقتی یکی از محصولات Apple را می خرید، بسته بندی بسیار خاص و با کیفیت آن این احساس را در شما به وجود می آورد که انگار محصولی بسیار ویژه را خریداری کرده اید. زمانی که برای اولین بار باکس MacBook جدید را باز می کنید، انگار یک هدیه از سوی یک خرده فروشی لوکس آمریکایی برایتان فرستاده شده است. با باز کردن یک باکس HP هیچ چیز خاصی در انتظار شما نیست. شما در واقع دستور العمل هایی را می بینید که برای یک کودک ۵ ساله جذاب است یا به آن تصاویر گرافیکی ناگفته ای شباهت دارد که پشت صندلی های هواپیما می بینید. آشنایی با روش قرار دادن باتری داخل گوشی کار سختی نیست.قسمتی از پاسخ این سوال در شیوه بازاریابی محصول نهفته است.
با مراجعه به سایت www.apple.com از یک کامپیوتر شخصی، شما صفحه ای را می بینید که واقعا iMac جدید را تبلیغ می کند. با دیدن صفحه سایت از یک کامپبوتر Mac، شما یک صفحه جدید را می بینید که به تبلیغ استفاده از لوازم جانبی جدید می پردازد. این به مثابه بازاریابی هوشمندانه است. با مراجعه به سایت www.dell.com شما یک مانیتور را می بینید که ابتدا باید دریابید برای خانه مناسب است یا دفتر کار و چنانچه این موضوع اهمیت دارد، آیا قیمت های آن ها با هم متفاوت هست یا نه؟ صفحه اصلی Apple ساده و حرکت در آن آسان است. در صفحه اصلی شرکت تمرکز بالایی بر روی "قهرمان" شده است. همه محصولات Apple این ویژگیرا دارند. فرایند بررسی آن ها اصلاح می شود و فروش مکمل بالای بقیه لوازم جانبی هیچ گزینه ای به جز پر کردن سبد خرید با لوازم اضافی به ارزش حدودا ۳۰۰ دلار را پیش پای شما نمی گذارد که در ادامه شما حتما باید آن ها را داشته باشید. روی هم رفته، این حرکت یک نوع بازاریابی عالی و تمام عیار به حساب می آید.قسمتی از پاسخ این سوال در برند مورد اعتمادشان نهفته است.
Apple سال ها وقت خود را صرف ساخت یک برند کرده است. برندی که می توانید به آن اعتماد کنید، قابل اطمینان است و محصولاتش دوام خواهند یافت. Apple تنها شرکتی است که تولید سخت افزار و نرم افزار کنار هم در یک مکان واحد را به عنوان گزینه بهتر انتخاب کرد و به آن جامه عمل پوشاند. این بدان معناست که برای نصب نرم افزار یا برنامه های جدید فقط احتیاج به کلیک کردن و کشیدن یک آیکون دارید و نیازی به جستجو برای پیدا کردن یک برنامه درایور در اینترنت نیست.قسمتی از پاسخ این سوال در نوآوری نهفته است.
محصولات نوآورانه ای که Apple همچنان به ارائه آن ها می پردازد، عامل مهمی در موفقیت این شرکت به شمار می رود. اگر شرکتتان تغییر نکند یا نوآوری از خود نشان ندهد، شما احتمالا رشد احتراقی درآمد یا سوددهی را تجربه نخواهید کرد.بنابراین اگر شما همه این قابلیت ها را داشته و از توانایی ایجاد تقاضایی غیر معمولی برخوردار باشید، واقعا نیازی به حراج در روزهایی مثل "black Friday" ندارید. نه فقط حراج از ارزش برند می کاهد بلکه این انتظار را در ذهن مصرف کننده به وجود می آورد که تنها کاری که شما باید انجام دهید صبر و شکیبایی و در نهایت پایین آمدن قیمت خواهد بود. این همان کاری است که شرکت های تلویزیون کابلی در پایان هر ماه و شرکت های خودروسازی در پایان هر سال انجام می دهند. حتما شما شنیده اید که بهترین زمان برای خرید خودرو "فروش پایان سال است. Apple نیازی به حراج ندارد مگر این که رقابت خود آن را وارد این بازی کند. در دنیای رقابت نیز مدیران و کارمندان شرکت احتمالا حتی نمی خواهند قیمت هایشان را خیلی هم کاهش دهند.مترجم: مرضیه فروتنwww.pearanalytics.com
